« نحسی سیزده بهدر | صفحه اصلی | مقر میام »
August 28, 2008
تصور، اعتراف، پیشنهاد
شرمنده! ازبس ننوشتم، نیروهای کمکی به داد این مختصر رسیدند!
تصور
همیشه تصور میکردم موهایش بایستی بلند باشد. حتی حالا هم که در برنامهی "زن امروز" ، خیلی محترمانه همین یکی دو خال سبیل باقی ماندهی مردانگیمان را به دم گربه گره میزند، سریع چشمهایم را میبندم. البته نه به خاطر اینکه موهایش کوتاه است و من تحمل بر باد رفتن تصورم را ندارم، بلکه بیشتر به این خاطر که مستقیم به دوربین خیره شده و چشم در چشم چند میلیون مرد با غیرت ایرانی به ختنه شدن پسربچهها هم گیر میدهد و آن را دخالت در حریم خصوصی افراد میداند. با این حال سعی میکنم اصلن به روی خودم هم نیاورم. البته منظورم کوتاه بودن موهایش نیست. بیشتر نگران همان چند میلیون مردی هستم که درست در همین لحظه احساس میکنند که به حریم خصوصیشان تجاوز شده!
بدجوری اعتراف میکنم
اعتراف میکنم که ما مردم باحالی هستیم؛ دلباخته و شیفتهی تجاوز؛ بهویِژه به حریم خصوصی افراد. اما این موضوع به هیچوجه کوتاهبودن موهایش را توجیه نمیکند. حالا هر چهقدر هم با آن چشمهای درشتش به دوربین استودیو خیره شود و با صدای رسایش فحشهای محترمانهی آبدار نثار سبیل مخاطب بخت برگشته کند، بعید میدانم لایحهی "حمایت از خانواده" به تصویب نرسد. خداوکیلی فرق زیادی هم نمیکند. مشکل از ریشه است. کوتاهکردن موی سر چهقدر به تقویت ریشهی موها کمک میکند، یک بحث کاملا علمی است که اصولن در حیطهی تخصص بنده نیست. اما دور از جان، هر مشنگی هم میداند که این لایحه هیچ احتیاجی به قانونی شدن توسط "خانهی ملت" ندارد.
اصولن این یک حمایت ایرانی-اسلامی است که هم ریشه در شرعیات ما دارد و هم دستی در مرعیات ما. این روزها تقریبن بیشتر فرزندان، یکجورهایی وجود چندمادری و یا چندپدری را در زندگیشان حس میکنند. و این احساس چهقـدر شیرین است. اگرچه من برای خودم مردی شدهام، دلیل نمیشود که از احساسات بچهها چیزی سرم نشود و این کشف بزرگ هیچ ربطی به تمایل و شیفتهگی بنیادی سلولهای بیتربیت مردانه و زنانه، برای ایجاد یک خانوادهی بزرگ، شریف و سرشار از حمایت ندارد.
می گویید نه!؟ بروید از هاچ زنبورعسل بپرسید، از حنا دختری در مزرعه بپرسید، از بل و سباستین بپرسید، از پدر پسر شجاع بپرسید. خلاصه کلی شاهد رنج کشیده هست که به خاطر عدم تصویب قانون حمایت از خانواده و وجود حداقل یک مادر یدکی، گرفتار و در به در و بد بخت و بیمادر شدهاند.
پیشنهاد
اول اینکه تصور کردن چیز خوبی است (حتی اگر موهایش کوتاه باشد) مگر اینکه خلافش اثبات شود. در همین راستا پیشنهاد میکنم که نه تنها زن امروز بلکه زن دیروز و پریروز به اتفاق در یک حرکت انقلابی، طرح پیشنهادی چند شوهری را در قالب لایحهی حمایت از خانواده به مجلس شورای اسلامی تقدیم کنند تا هر چه سریعتر از اثرات معجزهآسای آن بر غیرت مردانی که اصولن حمایت را در همهی زمینهها به خصوص حمایت از خانواده حق مسلم خود میدانند، بهرمند شوند.
لازم به ذکر است که ازدواج قانونی و همزمان با بیش از چهار مرد مجاز نیست و رعایت اصل عدالت و مساوات در انجام وظایف شبانه و رسیدگی به امورات شوهران کاملن الزامی میباشد. مگه چیه؟
بینام
آخر مرداد 1387
تهران
August 28, 2008 4:45 AM
نظرها
دلم گرفته
به گمانم در این شب گردیهای دوباره، زمزمههایم را گم کرده ام.
همین که بی خبر سوز سرمای کوچه به تنم افتاد،
دلم برای تهی ِ شانهای تنگ شد.
برای صدای نفسی.
چه فایده
خیالهایم ته کشیده
به جز همین پلاس پوسیده
چیزی برای گرم کردن رویا نمانده است
چه سرد است بانو
چقدر سردم است
----------------------------------------------
یازدهم آبان هشتادو هفت
تهران
بي نام
بی نام November 2, 2008 3:26 PM
لينك دهيد بد نسيت
خبر فارسي September 23, 2008 8:08 PM
((( آغاز سال تحصیلی جدید و حلول فصل علم و دانش خجسته باد)))
دو ستان عزیز ا ین شعر طنز ثاقب را ، با ملودی "همشاگردی سلام "بخوانید.
آ غـاز سـال نــو ، جمعی می شن و لــــــــو
یکی بـی شـِکَمــــِه ، یکـی خیکش جلــــــو
یکی ا ز گُشنـِگـِی ، د ا ر ه جـون مِـی کَنــــهِ
یکی مـی تـِـر کـــِه ، ا ز مُــر غ و ا ز پُـلـُــــــو
همشا گـر دی بهِ بین ، همشا گـردی نَه بین
بـِخـو ا ی نـَخــو ا ی بــا بــا ، هـمینـکـه هَمِین
" دو باره از اول تکرار کنید.!"
پروانه September 22, 2008 11:57 AM
""""" سلام """""
""""" سپاس """""
""""" سلامتي """""
"""""تو فيق"""""
"""""فراوان"""""
"""""فور يو"""""
بدرود، پرو نه .م.م
پروانه September 18, 2008 7:09 PM
سلام د و ستان ايستگاه "مختصر"و معطر كنند گان
صداقت اين فضا.
با خبر شديم يك ستاره ي ديگر از آسمان ادب و هنر ايران زمين رخت بر بسته و به ديا با قي شتا فت .
استاد "رضا يغمايي"نزديك به پنج دهه همواره سر نشين و صدر نشين كاروان شعر و شعور اين مرزو بوم،
صا دقا نه وعا شقا نه ترا وشات انديشه ي موزون خويش را به هميهنان سو خته دلش تقديم نمود رفت .
روانش شاد و روحش پر فتوح باد. "آمين"
از طرف خا نوا ده ي آن استاد فر هيخته ومعظم مراسمي
در روز چها شنبه بيست و هفتم شهريورراس ساعت
سه بعد از ظهر در مسجد النبي واقع در امي آباد شمالي
كوي دانشگاه منعقد مي باشد كه حضور اهل شعرو شعور
را در اين مراسم خوش آمدگو مي با شيم.
با سپاس ،تمامي شا عران" بهار خا قا ني" و "دانشگام".
پروانه September 15, 2008 11:36 AM
سلام خانم رحيمي عزيز
راديو زمانه كه سايتش فيلتر نبود الان ميبينم فيلتر شده.
ولي خوب روي هاتبرد راديو زمانه را داريم . اگر فرصتي بشه بشنويم..
نميدانستم اينهمه فعاليت داريد.
خسته نباشيد
خدا حفظتان كنه
Saeed- Hoomeye Tehran September 10, 2008 7:01 PM
"حرف بد خو ا ها ن "
این شعرروان ولطیف راهدیه می کنم به هموطنان عزیزدورازایران که عابراین راه اند.
--------------------------------------------------------------------------------
یک گل خشبو که بس احســا س داشت مهر با نی و غر وری خــــا ص د اشت
رنجه شد ازدست بد خــوا هــا ن خویش خا طرش آزرده گشت و سینـــه ریش
یک نــدا آ مــد ســحــــر گــه ســـوی ا و کـز طنینش نـور فشـان شـد کـوی ا و
:گل بـدون خـار کـی بنشستـــه است؟! رشـد گلهـا را بـه کـود وا بستــه است
حرف بدخوا ها ن ، هما ن کود گل است بـوی گـنـــدش ، بـا عث بـود گـل است
کـود بـی ارزش نشـستـــه پـــا ی گـــل تـا بـرد بـر عـرش گـردون جــا ی گــــل
عقل بـد گـو یـا ن ،چنــان کــو دی بُـــوَد گـز ورا یش بـهــر گـل ســــو دی بُـــوَد
لا زم و ملـزوم ، ا ین کـو د و گـل ا نــــد آ سمـا نهــا مـمـلــو ا ز بــو ی گـل ا نــد
کی رودبـر عرش گردون ، کـود پست؟! عـا قبت درکـهـکـشـان جـا ی گـل است
از حـریـر گـل پَـر " پـر وا نـه " شــــــد تـا کـه جـا یش در دل جــا نــا نــه شـــد
پروانه September 9, 2008 6:59 PM
بوعلي عزيز ....
:))
ماهمنير خانم مگه ميشه ايران باشن و سه چهار روز هم در برنامه زن امروز ...
ماهمنير بانو به اميد ديدارتان در ايران
Saeed- Hoomeye Tehran September 5, 2008 1:18 PM
""""" سلام دو پست جديد درج نمو ده ام ،
يكي در مورد "ايدز" و ديگري شعري است خطاب به
جناب " مندليف " شيميدان بر جسته ي شوروي شايق
و ابداع كننده "جدول تنا وبي عنا صر".
مختصر مشاهده و معرفي به دوستان خالي از اشكال است.
(..)
پروا نه .م.م
پروانه September 4, 2008 1:47 AM
بوعلی عزیز
نه، من در ایران نیستم. ساکن ایالت مریلند امریکا، هم مرز پایتخت این کشور هستم.
ماهمنیر رحیمی September 3, 2008 3:35 AM
سلام. آيا شما در ايران هستيد؟
بوعلی September 2, 2008 11:21 PM
سلام سلام ماني عزيز. جات خيلي خالي.تو اين شرايط واقا بهت نياز داريم.
پسرت پويا September 2, 2008 8:29 PM
سلام سلام ماني عزيز. جات خيلي خالي.تو اين شرايط واقا بهت نياز داريم.
پسرت پويا September 2, 2008 8:29 PM
نيروي كمكي خودت رو معرفي كن.
حسن جان مربي عزيز كاراته خودتي ؟
كي ميتونه باشه ؟
:)
ماهمنير خانم رحيمي عزيز با موي كوتاه ولي با افكار بلند و عميق اميدوارم هميشه تندرست و دلشاد باشن هر جا هستند البته.
ماهمنير خانم آنقدر با هوش هست كه بداند اندازه موها را چقدر نگه دارد تا هم بهشون بياد و هم اين چند مليون مرد چشماشون از كاسه در (حذف به قرينه لفظي)
ولي خداوكيلي پيشنهاد هوشمندانه اي را در قالب طرح مطرح كردي عزيز .
اشكال فرهنگي اين جامعه اينست كه همواره از قبل تا هميشه حقوق مسلم و يا غير مسلمي را براي نيمي از جامعه درست و خوب و براي نيمي ديگر بد و نادرست پنداشته و حالا امروز كه آن نيم از جامعه كه حقوقش را ميخواهد مردان مثلا با غيرت ايران را نگران و حكومت مرد سالار اسلامي را دچار كابوس كرده .
به هر حال طنز خوبي نوشتي. ولي قلم ماهمنير خانم جادويي تره ...
لايحه به اصطلاح حمايت از خانواده كه در واقع گور خانواده را حفر ميكنه در واقع انتقام حكومت است از فعاليتهاي پر شور بانوان شجاع ايران . ولي فعلا كه از دستور كار خارج شد و اين خبر خوبي است ولي ما در انتظار خبرهاي مهتر و عظيم تر از اين هستيم كه دلخوش بشيم. در صدر آن ميتواند خبر آزادي ايران باشد در روزهايي كه تهران جاي امني براي سران اين حكومت فاسد نخواهد بود .
درود هاي گرم خدمت خانم رحيمي
گذري رد ميشدم و خوشحالم كه اين صفحه را ديدم.
اميدوارم پست بعدي قبل از عيد سال بعد باشه .
ولي خوب اگر هم فرصت نشد اشكال نداره . مهم برنامه زن امروز است كه يك لحظه درنگ هم در كارش جايز نيست زيرا با روح ميليونها ايراني آزاديخواه سروكار داره.
شما بانويي هستيد كه ما با همين موها و گونه ها و تيپ و قيافه و مخصوصا انديشه و تفكر و باطن بي ريا شما را دوست دارم.
با تشكر
سعيد از حومه تهران
Saeed- Hoomeye Tehran September 1, 2008 11:42 PM
سلام .
من همين بر نا مه اي ر ا كه در مو رد ش نو شته شده
مشا هده نمودم .وخانم "سيندي پا ئولا"بانوي مدبر
آ مريكا ئي مي گفت كه اين رسم از سال ۱۹۴۷ميلادي در آ مريكا نيز در ميان مسيحيان رايج گر ديده و
آنرا از نظر بهدا شت و سلا متي اقدامي مفيد مي دا نند
وخا نوا ده ها نوزدان پسر خود را در روز هاي اول تولد ختنه مي كنند. حالا اصو لاَ چه اشكالي دارد كه يك با نو ي محترم با حا لتي مادرا نه و دلسوزا نه
در مورد اين مسئله نظر بدهد و حتي انجام آنرا دخالت در حريم خصو صي مذكر ها بدا ند.؟
اين همه خر وار خر وار ، كا ميون كا ميون ،
كشتي كشتي در مورد حريم خصوصي با نوا ن نظر هاي مختلف الاضلاع صاد ر مي شود كسي هست كه بگو يد "ايست"و
فر مان استاپ بدهد.؟!
پ.م.م
پروانه August 31, 2008 6:21 PM