« نامه ی بی نام - شش | صفحه اصلی | نامه ی بی نام -هشت »

October 14, 2007

نامه ی بی نام- هفت

می خواهی بدانی چه مرگم شده ماه منیر؟


سیاه مستم - همین
درست مثل تمام روز و شبی را که از ترس سیاهی به مستی می رسم
تنم می لرزد، استخوان هایم می لرزد و سردم است. فکم لق می زند بانو و تو هنوز فکر می کنی که اگر صدایم در نمی آید از روی بی اعتمادی است؟
می خوهی کدام صدای مرا بشنوی ماه منیر؟ من که یکسره فریاد بودم برای تو...
ای لعنت به من که هنوز نتوانسته ام در وازه های اعتمادت را فتح کنم
لعنت به من
گفتم سردم است و تو نشنیدی
گفتم سردم است و ناله ای جانکاه از ژرفای درون بر نفس بریده ام جاری است
این من هستم ماه منیر ، ... که دگر انقدر خسته است که تاب و توان تحمل تردید های تو را هم ندارد
عاشق اگر باشی ماه منیر خوب می فهمی که تحمل گاه چقدر نازک است
نه حالم خوب نیست
مرده ام انگار، سی وسه سال است که مرده ام ماه منیر، و کل شاد زی ام بیش از یک ربع ساعت نبوده است
آن پانزده دقیقه را هم از خود محروم ام مکن
مهم نیست که دلداده ات چه می گوید
سرنوشت انسانی در دست های توست
و بی تردید هیچ عشقی از رعایت انسان بالاتر نیست
حتی اگر مردد باشی و من هزار و یکمین نفر باشم که کاسه ی گدایی در دست گرفته ام
می خواهم سر بر شانه ات نهم
و به هیئت خدایان بر خیزم
به هیئت انسان
تنها
تنها تر از تنهایی و مرگ
ای کاش انقدر دور نبودی ماه منیر
ای کاش انقدر دور نبودم تا باورم کنی...

October 14, 2007 6:59 PM

 نظرها

چرا گفتم که این نوشته ها مال توست و هنوز هم میگم ، ماه منیر
اما این یکی رو تو عدم هوشیاری نوشتم و بعضی جاهاش واقعا ضعف داره

بی نام November 12, 2007 6:44 AM

بی نام عزیز
من این نامه ها رو دوست دارم
به هزار دلیل
که یک دو تاش رو برات نوشتم
اما این از زیباترین آنهاست
زمینی است و واقعی
در همین حال هر وقت بگویی برش دارم
ولی مگر نه این که گفتی این نوشته ها مال من است و هر جا می خواهم خرج ش کنم؟

ماهمنیر November 12, 2007 6:42 AM

نامه هفتم خیلی خصوصی بود ماه منیر
اینطور فکر نمی کنی؟
-----------
خیلی خسته ات کردم نه
اینطور احساس می کنم
که از دستم کلافه شدی
درست یا غلطش رو نمی دونم
اما اگه درسته
لطفا بهم رک و پوست کنده بگو
دوست ندارم تحت هیچ شرایطی مزاحمت باشم باور کن
دست کم این حرفم رو باور کن

بی نام November 12, 2007 6:40 AM

اين نا مه ها ي بي نا م ، من را يا د فيلم سينما ئي : دا مي برا ي جيمز با ند : مي ا ندا رد.
خود دا نيد .
پ.م.م

پروانه October 16, 2007 6:13 PM

 نظر بدهيد:




مي خواهيد اين اطلاعات حفظ شود؟ بله

(در نوشته خود مي توانيد از تگ هاي اچ تي ام ال استفاده كنيد)