« یک روز خود را توصیف کنید | صفحه اصلی | بر مزار نادیا »

November 2, 2005

به جواد

نمی‌دانم چرا من هر چه می‌نویسم، می‌گویند سیاه است! برای همین هم می‌ترسم بیشتر بگویم. نه از این روزها و نه از آن روزها. می‌کوشم جهانی دیگر را تصور کنم؛ چنین که سیاوش قمیشی می‌گوید:

November 2, 2005 3:20 AM

 نظرها

سلام ماهمنير خانم رحيمي اميد وارم ايام بر وقف مراد شما و ممسر وفرزند عزيزتان باشد و همينطور ديگر ياران مهر با نتان.

حال كه عصر حملات است بيا كاري كن=== بهر خوشبختي ي فر داي جهان ياري كن
« يك خدا و يك جهان و يك اميد و آرزو»

پروانه از تهران

پروا نه January 13, 2006 1:16 PM

سلام همميهنان گرامي ديگر نمي گويم مشتركين مرزهاي پر گهر زيرا اين عبارت را دراينجاو بقيه ي سايتها به اندازه ي كافي بكار گرفته ام و اما خاطره ديروز ، من آزادي را با همين چشمها ي خود ديدم ، اما تصويرش را. آري در اين هواي سرد زمستان تصوير نيمه برهنه اش را ديدم كه در چهره ي يك زن جوان ژاپني بر روي يك جعبه ي بزرگ ابزار ورزشي نشسته و پا هايش را روي هم انداخته بود . آنهم در يك خيابان شلوغ و پر رفت و آ مد و نزديك يكي از ميدانهاي تهران . ميداني كه تا چندي قبل مثل ساير ميادين و چهارراه هاي ديگر شهر اگر دست كودكت به روسري ات گير مي كرد و كمي عقب مي رفت نا گهان چندين نفرازچندين جهت بسويت حملات بياني رابا حركات نا موزون چشمي آغاز مي نمودند كه چرا در گنجه بازه؟ چرا دم خر درازه؟ و..... به نظر شما نبايد آن تصوير را كه من به عينه مشاهده نمودم به فال نيك گرفت .؟

پروانه January 13, 2006 1:06 PM

سلام همميهنان عزيزم ، من ازتهران باشما گراميان صحبت دارم ، در مورد نام قشنگ { جواد }كه نام برادرم است بسيار حساس هستم، ديروز كه جوهر كامپيو ترم تمام شده بود براي شارژ آن به بازار كامپيوتر وليعصر رفتم، از اطلا عات پرسيدم كجا بروم ؟ كفت براي شارژ كارتريج برويد طبقه ي دوم پلاك ... نزد آقا جواد؟، رفتم آقا جواد را پيدا كردم و خواستم كه جوهر رنگي ومشكي را برايم پر كند ، آقا جواد پرسيد مي دانيد قيمتش چقدرذ مي شود ؟ كفتم آنچه برايم مهم است اينكه شما هم اسم برادر عزيزم آقا جواد خان هستيد ومن تمام جواد هاي ايران را برادر خودم مي دانم ، ازاين رو هيچ نگراني براي قيمت شارژ كارتريج ها يم ندارم، الحق كه رخمت بر اموات ايشان زيرا كمترين قيمت ممكن را از من در يافت نمود . و اما در مورد كپي كردن از آهنگ و ترا نه و هرچيز ديگر كه امروزه بسيار نا با با نه باب شده است بايد بگويم، متا سفا نه ديگر عصر نا برا بري ثبت با سند است . كپي فراوان و اصل و اطل آإفرين نا شنا خته اند.

پروا نه November 17, 2005 5:51 PM

سیاوش قمیشی ...؟ ... شعر جان لنون رو کپ زده صداش هم در نمی اد شما هم می گی سیاوش قمیشی!

ش November 9, 2005 2:54 PM

هیچ می‌دانی؟

آسمان٬ ماهی دارد

یادگار چشم‌هات؟

توآنجایی

اتاقم رو به ماه٬ می‌گردد

جواد November 4, 2005 4:44 PM

 نظر بدهيد:




مي خواهيد اين اطلاعات حفظ شود؟ بله

(در نوشته خود مي توانيد از تگ هاي اچ تي ام ال استفاده كنيد)