« توضیح و پی‌نوشت | صفحه اصلی | یک روز خود را توصیف کنید »

October 6, 2005

مملکت و حکومت امام زمان را چه به رئیس جمهور ؟!

گزارش وهن دین (سیزدهم مهر، روزنامه روز) نیز گویای گوشه‌ی دیگری از شیوه‌ی کشورداری با عقاید مذهبی است. به طور جدی سئوال من از آقایان این است که مگر "حکومت امام زمان" نیاز به مقولات کفرآمیز از غرب‌آمده‌ای چون "رئیس جمهور" و "دولت" دارد؟ بنا بر اصول شما، تمام امور باید با امدادهای غیبی به بهترین شکلی پیش رود.

البته کسی می‌گفت؛ واقعا "مملکت امام زمان" که می‌گویند، درست است؛ چون با تدبیر و درایتی که حکام جمهوری اسلامی دارند، معجزه‌ی غریبی است که کشور پس از ربع قرن، هنوز لک و لکی می‌کند. و باز البته دیگری گفت: خدا پدر نفت را بیامرزد. با این پول، مرحومه عمه‌ی بنده هم می‌توانست این‌گونه کشورداری کند.

October 6, 2005 12:57 AM

 نظرها

salam man nemidoonam tahsilat e shomaha chie o chan sal darin vali bayad begam hata ... nadarin chandta javoone 20 sale mesle mano doostamo ghane konin ... chie donbale mojeze migardin mojezze izin bishtar ke ... mesle shomaha ham mitoonan ... bezanan baba adaaaaaaaaaaaaaam... mage shoma ha too asre noh o ebrahim hastin ke 2nbale hamchin emdadi migardin !!!!! akhe adame ... to ke hanooz nemmifahmi emdad o yari ba aghlo fahme adama taghyir mikone chera ... mizani mikhay boro beshin too khoone bebin vasat az bala ghaza miad ... akhe ... in ke too hameye adyan ye chiza moshakhase ke ... akhe ... vaghti u ke adami taghyir mikoni mikhay hamoon barkhordaye chand sad sale pish bahat beshe ... be nazare ma shoma ye mosht ablahid ke internet behetoon mohlato forsat dade ... bezanid.....

pani April 29, 2007 12:49 PM

Dear Reza: when too many things goes wrong—when things get tough, though keeps going---- it is normal and natural to get upset and even lose hope and a couple days ago, I wrote some thing on this post but did not have the time to finish it yet. What ever you have said is totally correct but have you ever thought why we are in such a mess? The answer is simple: the lack of democracy, freedom and not having civil rights. The progress always takes time, the same Catholic Church that once used to burn people at stake and forced Galileo to repent, accepts Darwin’s Theory of Evolution—off-course with a minor insertion of soul into it, still much better than opposing it. Things would change.

Sahand October 16, 2005 11:57 PM

مطلب شما در مورد جن من را عصبی کرد. کسی به من گفت وطنت! وطنت! به او گفتم وطنم برای خودت. به کجا می رویم!؟! با وجود چنین افرادی دمکراسی یکی بدترین روش های اداره حکومت برای ایران است و من در جایی که میزان رایم با این موجودات عجیب و غریب یکسان است رای نمی دهم! وطنم با تمام نکبت هایش ، با تمام بچه بازهای زنجیر زن در تاسوعا و عاشورایش ، با پیرزن های نق نقو و عقده ای که هیچ بویی از انسانیت نبرده اند و حقوق یک بچه ۴ ساله را با بی رحمی به زیر پا میگذارند، با روشنفکر های پرمدعای صد-در-صدی اش ، با دهاتی های عصر هجریش اش که حتی به یک زن در پریود رحم نمی کنند ، با لاط های نکبتش که در لباس بسیج فرو رفته اند ، با کارمندهای اداره جات دولتی اش که به جز رشوه از هیچ چیز دیگه اطلاع ندارند، با کارخانه دارهای عقده ای و تازه بدوران رسیده اش ، با سلطنت صلب های کور و پر مدعایش ، با سیاست مدارن تشنه قدرتش ، با درویشان ای که تواضعی بدتر از هزار غرور دارند و با هنرمندانی که چون مغزشان نمی کشید ریاضیات و فیزیک بفهمند هنرمند شدند ، برای تو.

رضا October 16, 2005 7:41 PM

سلام
خانم رحيمي دنبال معجزه ميگردي؟ چه معجزه اي بزرگتر از اين كه شخصي نام ناآشنا با كمترين راي آنهم راي نامشروع دست رد بر اكثريت بزند و رئيس جمهور آنها شود؟!آيا اين تنها دليل كافي نيست تا برايتان ثابت شود كه دست اجنه بر سر اين مملكت دراز است ؟! آيا اين معجزه بزرگي نيست؟!!آيا ظهور منگوليسمها را درك كرده اي!!!!؟

احمدپور October 8, 2005 10:20 PM

يادداشت اجنه جالب بود. مي بيني معمولا عادت داريم به راحتي از كنار اين مسائل رد شويم آنوقت مردم بيچاره را متهم مي كنيم كه كم خردند و زود زير بوق تبليغات تحميق مي شوند. راستي اطلاع داريد كه معمولا صف دعانويسان از صف پزشكان طولاني تر است؟ مي دانيد مشتريان كساني كه جن ظاهر مي كنند بيشتر از وكيل و پزشك است؟ وقتي با يكي از اينان سر و كار داشتم مي گفت فلان قاضي فلان شهر و فلان شهر كه الان يادم نيست مرا تاييد كرده اند چرا كه مشكلشان را حل كردم. راستي جالب است كه بعضي اساتيد دانشگاه هم مشتري اينانند و...
به نظر شما بررسي همه گيري اين مقولات از نان شب واجب تر نيست؟
راستي يك ليسانسيه علوم سياسي مي شناختم كه آخرش كف بين شد. و پيشگويي مي كرد. و مسائل سياسي را از بعد كف بيني و ستاره شناسي بررسي مي كرد. اينهم اندر حكايت دانشگاه هاي ما. جدي مي گم.

حامد October 8, 2005 4:50 AM

من٬ یک کشف خیلی مهمی کرده‌ام! درجواب یکی از اساتید علوم سیاسی دانشگاه تهران٬ که کاش ترسی نبود و نام‌اش را می‌توانستم بگویم٬ همین راگفتم که الان می‌خواهم بگویم.بعد از دو سه ساعت٬ گپ زدن٬ برگشت گفت اصلا من یکی نمی‌توانم بفهمم این‌ها٬ چه جوری سرپا نگه داشته‌اند خودشان را. هیچ جوری نمی شود٬ دلیل تراشید. در هیچ پارادایم‌ای نمی‌گنجند این‌ها. نه خودشان می‌فهمند چه می‌گویند نه ما می‌توانیم بفهمیم. گاهی هم که از ما سوال می‌کنند٬ می‌گوییم شما٬ باثبات‌ترین اوضاع سیاسی را دارید٬ اگر جز این بگوییم از کار بی‌کارمان می‌کنند که جاسوس انگلیس‌اید
و دارید مخ دانشجوها را٬ سم پاشی می‌کنید.
در جواب‌شان٬ گفتم استاد من فکر می‌کنم این‌ها٬ شیوه‌ی نویی در مدیریت٬ ابداع کرده‌اند که رمز ماندشان بوده تا حالا. مدیریتی که من نام‌اش را مدیریت آنتروپیک!! گذاشته‌ام. یک مدیریتی خرتوخر و بی‌حساب کتاب. مدیریتی که سیستم را به سمت بی نظمی هرچه بیشتر٬ هل می‌دهد. آن روز٬ هردو خندیدیم. اما هرچه بیشتر از آن روز٬ می‌گذرد می‌بینم٬ خیلی هم حرف چرتی نزده‌ بودم.

این‌ها٬ سیستم تفکر فرد فرد جامعه را به هم ریخته‌اند. مردم ما خیلی به تفکر٬ عادت داشته‌اند که حالا اصلا اگر هم بخواهند نمی توانند به یک چیز مشخصی فکر کنند. همین بی‌نظمی را می‌گویم.اینقدر در معرض بمباران حرف‌های بی‌ربط به هم قرار گرفته‌اند که گیج و سردرگم‌اند.
فلسفه‌ی سیاسی این‌ها٬ به آشی می‌ماند که از بادمجان گرفته تا تخمه ی کدو٬ می شود در آن چیزی یافت. رییس حکومت اسلامی٬ با رای مردم انتخاب می‌شود اما می‌تواند نماز را تعطیل کند و بر زردچوبه٬ خمس و زکات ببندد.

اگر فردا امام زمان٬ از جمکران٬ یا مکه٬ سردرآورد٬ رهبر اطلاعیه‌ای می‌دهد که اینجوری که نمی‌شود باید همه پرسی کرد. مردم باید بخواهند ایشان را. امام زمان هم در جواب می گوید ای بابا! خدا بیامرزد پدر مردم کوفه را! و قهر می‌کند. اعاظم حوزه و ابدال زمین٬ به اضافه‌ی تعدادی چوپان و چاخو که از مدتها قبل با هردوطرف دعوی٬ ارتباط تنگاتنگی داشته اند پادرمیانی می‌کنند و انتخابات به شیوه ی کاملا دموکراتیکی٬ جوری که غربیها انگشت به دهان می‌مانند و چند تا از فیلسوفان گردن کلفت غرب از هیجان٬ سنکوب می‌کنند و چند تا خبرنگارو فیلم ساز٬ در فرودگاه‌‌های بین‌المللی٬ زیر دست و پای همکاران‌شان٬ لت و پار می شوند٬ برگزار می‌شود. مردم هم رای می‌دهند و بعد برای کسی که به او رای داده‌اند٬ جک می سازند.

جواد - ق October 6, 2005 5:55 PM

 نظر بدهيد:




مي خواهيد اين اطلاعات حفظ شود؟ بله

(در نوشته خود مي توانيد از تگ هاي اچ تي ام ال استفاده كنيد)