« کمی در حکمتِ کافری و احوالاتِ اين روزها | صفحه اصلی | توضيح و تاکيد »
November 15, 2004
کشتن توهین است یا فیلم مستند نشان دادن؟
با مسیحا موافقم که کشتن ونگوگ فیلمساز هلندی، ننگی است نازدودنی بر قبای پرلک و فسردهی اسلامگراها؛ خواه خود بپذيرند، خواه برخي نه. تاکید بر این امر را چون سوگند خوردن بر روشنی و گرمی آفتاب میدانستم. اما وقتی دوستان فرهیخته و دنیا دیده ای چون مهدی سیبستانی ، دیدهی تردید بر آن گرداندند، واقعا بر پیشانی کوفتم که پس وای بر عوام! پس چه انتظاری داریم از آنان که سنگسار میکنند و در ملا عام به دار میآویزند و شلاق میزنند و صلوات میفرستند؟ چه فرقی بین کشتن ون گوگ و قتلهای زنجیرهای مینهیم؟ مدافع حقوق کدام بشر و کدام حقوق هستیم؟ پس این شد سرانجام آنهمه کار انسانی و سیاسی؟ چرا کشتار عراقيها را بد ميدانيم؟ سربریدنهایی را که اسلامگراها در بلاد اسلامی میکنند محکوم میشماريم؟ به چه استدلالی ویرانگریهای بن لادن و طالبان را تقبییح میکنیم؟ این اعمال در بن خود چه تفاوتی دارند؟ آیا جز این است که همهی آمران و عاملان آنها، بر کردارشان مهر دفاع از مقدسات میزنند؟ آیا ونگوگ به اسلام یا مسلمانان فحاشی کرد؟ اساسا توهین چیست؟
سوای از بحثهای کلی و کلامی کارشناسان، میکوشم فقط در بند بند نوشتار مهدی عزيز، طي چند روز، پرسشهايي پيش کشم؛ افزودن بر نکتههای کاتب کتابچه.
بند نخست:
اولين عبارت مهدی «کشته شدن فیلمساز غیر متعارف هلندی تئو ون گوگ بار دیگر برخورد اسلام و اروپا را مطرح کرده» است!
کاتب سیبستان آنقدر محافظت به خرج داده که حتی «قتل» یا «کشتن» به کار نبرده؛ گویی سبب مرگ ونگوگ تصادفی بیش نبوده!
نویسنده البته محافظهکاری نکرده، که به نظر میرسد با کنایههایی، از قاتل جانب داری نموده!متعارف یا «نامتعارف» در قلمرو هنر به چه معناست؟ تعیین مرزهای متعارف به دست کیست؟ مجازات نامتعارف بودن مرگ است؟
مساله برخورد اسلامگراها با اروپاست، يا «برخورد اسلام و اروپا»؟ اينجا از ماجرای خاص اسرائیل و از ریشه یابیهای تاریخی بگذریم، نه به کشورگشاییهای محمد پیامبر کاری داشته باشیم و نه به جنگهای صلیبی برگردیم و نه به «اخوان المسلمین»، گروه تروریستی سیستماتیک اسلامگراها و ماجرای سیدجمالالدین اسدآبادی بپردازیم و نه حتی آن قدر به عقب نگاه کنیم که انقلاب اسلامی از وقتی قدرت گرفت، چه اندازه نعره ی «مرگ بر» همه جز خودم را سر داد و عربدهی صدور انقلاب (که به قول رندي: ای کاش همان سال اول همهاش صادر میشد) و اشغال سفارت و خلاصه دستبهیخه شدن با هر که غیر خودی بود ... و نه باب شعار معروف «بريده باد دست استعمارگران» را بگشاییم. این مجادلهها نه تنها اینجا راه به جایی نمیبرد، که گمان نمیکنم هزار مقالهی علمی هم در حال حاضر و به اين زوديها گرهی از هزار گرفتاری بشر فعلی بگشاید. اما میتوانم بپرسم دست کم در روزگار کنونی سنگ اول را در این میدان که زد؟ «اروپا»ئیان یا اسلام گراها؟ مسئول یازده سپتامبر کيست که دنیا را به اینجا کشانده که واقعا گویی کرهي زمین را بر گلولهای از باروت نهاده؟
من البته به همان اندازه که از قتل ونگوگ وحشتم گرفت، از برخی رفتارهای متقابل مدافعان ونگوگ نگران هستم. چنانکه عاقبت یازدهم سپتامبر را در عراق و افغانستان بسي دهشتناک و نتیجه ی 40 سال خونریزیهای اسرائیلیها و فلسطینیها را فاجعهي بشريت میبینیم.
مهدي محترم ادامه ميدهد: «ون گوگ در یک فیلم ده دقیقه ای برای آنکه خشونت مسلمانان نسبت به زنانشان را نشان دهد زیاده روی کرد و به فیلم کوتاه خود جنبه ای تحریک آمیز اضافه کرد.»
اگر «یک فیلم ده دقیقهای» یک اجنبی برای پایهها و اصول محکم اسلام این اندازه لرزه آور و خطرساز شد، پس فکر نمی کنی خانه از جای دیگر ویران باشد؟
مهدي جان! با چه محکی می گویید «زیاده روی»؟! کاری که برای اثبات «زیاده» یا کمگویی این فیلمساز میشد کرد آيا این نبود (و حالا هم از شما که پژوهشگر و روزنامهنگار و فیلمساز توانایی هستی این توقع میرود) که ثابت کنید ونگوگ «دروغ» میگوید؟ در این جهان کلان اسلام و بیش از یک میلیارد مسلمان جهان، یک دلاور دانا نبود که برود تحقیق کند و نمیگویم با سینما، همان هنر ونگوگ، بلکه از دیگر رسانهها بهره جوید و «دروغگو و توهین کننده و افراطی»ای مثل او را تا می خورد، نقد و تکذیب کند؟ حال آنکه درست بر عکس، با کشتن او آيا برای هر که نمیدانست هم ثابت نشد که در دنیای اسلامگرايان چه خبر است؟ سزای کدام «زیاده» يا «دروغ» گویی یا حتی «توهین» قتل است؟ واقعا مجازات اين «جرم» این اندازه است که یک یاغی خیابانی به جای اینکه برای اثبات «توهین به مقدساتش» به محکمهای شکایت برد، خود شاکی و خود قاضی و خود مجری حکم شود و تیغهی کاردش را به رخ و جان بکشد؟ این آیا نشانه ای دیگر بر عجز مسلمانان نیست؟ این خیل عالمان و زاهدان در حجرهها که نه، بر مسندها، به چه کارند که از محاجه وامانده اند و امر به رگ دری می کنند؟
November 15, 2004 9:55 AM
نظرها
موفق و پيروز باشيد
با تشكر از شما
تصاويري از كشتن وسربريدن را نشان دهيد تا...
رسول November 27, 2004 4:03 AM
Khanoom Mahmonir: To be impartial, I must say that a while ago, I read your report on visiting Turkey and your sort of positive experience there, which I totally understood. Then I read Mr. Jami’s comment on your post and find it a little not accurate and I wrote a comment sort of criticizing him but never posted. Because I thought well, if he is a person that goes as far as Tajikistan, Uzbekistan to bring us the positive aspect of their life why he should be against hearing positive things on Turkey. At the same time I was aware that unfortunately some --- not may be most--- of our Farsi speaking intellectuals have a little prejudice toward the Turks and was that possible Mr. Jami’s unconscious negative feelings made him not to understand your post? After all you had not said that the Turkey should be a role model for us, as Mr. Jami had responded to you. I thought well if even a giant such as Shamlu, had sort of negative feeling of the Turks---- Shamlu was shameful of his last name, just because he was arrested once by Azerbaijani independent government and as we all know at that time Shamlu had a very right wing, even fascist ideology — why not our Mehdi? That was just a thought and I am sure every person in this world is sort of prejudice, which mostly is unconscious. But I was not sure so I did not post my comment. I am trying to be as impartial as possible and gave the benefit of doubt to every one because I am one of those that mostly were misunderstood.
Sahand November 17, 2004 3:29 AM
هر چه در رابطه با اين فيلم اينجا حرف و بحث ها رو مي خونم فقط به يه نتيجه مي رسم : اينها همه يه حرف رو ميزنن نكته، مختصر، كتابچه، سيبستان منتهي با جملات مختلف"ّ گمان نمي كنم مهدي عزيز هم با كشتن ون گوگ موافق بوده و تو صفحه خودش هم نوشته. بحث فقط سر اينه كه اينكارش توهين به مسلمانان. اگه توانا بود كه هست حتما با يه فيلم يا با قلمش ميتونه نقص ها و خشونتهايي كه در اديان ديگه نه فقط به زن كه به هر قشر ديگه اي ميشه را اثبات كنه
Parnian November 16, 2004 1:46 PM