« به کجا چنين شتابان؟ | صفحه اصلی | ترانه »

April 14, 2004

مصائب انسان

مسيحا نوشته يکي از همراهان همراهي نکرد و ديدن فيلم مصائب يا رنجهاي مسيح را دوام نياورد. چرا بپوشانم يا شرم کنم. البته که من بودم. چرا نه؟ هيچ نمي فهمم به کار گرفتن آخرين تکنيک هاي سينمايي و موسيقي و ... براي نشان دادن اين همه خشونت چراست؟ من انگيزه ي فيلم ساز را جز برانگيختن نديدم. آيا نمايش تاريخ بود يا داستان پردازي يا هنرنمايي يا تحريک احساساتي که با ديدن خون، خون چشمهاشان را مي گيرد و خون مي ريزند و با شنيدن مصيبت به جوش مي آيند و ديگراني را مصيبت زده مي کنند که هزاران سال از بود يا نبود ماجرا فاصله دارند؟ هنگام ديدن فيلم مي گوييم عجب آدم هاي بي رحم و دور از منطقي! يک بنده ي خدا را چه مي کنند! اما مي بينيم پس از اين همه سال و در خلال همه ي اين سال ها به انتقام، هزار بار بي رحمي و بي منطقي را تکرار مي کنيم. نازيسم و يهودي کشي انبوه و جنگ هاي صليبي و برخورد تمدن ها و ناآرامي هاي خاورميانه و کشت و کشتارهاي تا کنون در منطقه و تروريسم در جهان پيشرفته و سنگسارها و کتاب سوزي ها و... را آيا جز ايده هاي مذهبي راه انداخته؟ چرا مداحان و موعظان اين همه اصرار دارند که به پهلوي فاطمه ميخ رفت و به علي سنگ زدند و زينب در بيابان هاي شام شلاق خود، گلوي علي اصغر چه گونه شد و دست ابوالفضل چه و سر حسين و .... و هر چه اين خشونت ها با غلظت و تزئينات کناري بيشتري بيان شود، و اشک و خشم بيشتري برآورد، واعظ موفق تر است.
هر چه هست، ايدئولوژيک بودن فيلم «مصائب مسيح » قابل انکار نيست و قدرت طلبي؛ اسطوره سازي و حق صنمي آيا جز به جذب تاييد توده ها مي انديشد؟ آنقدر بايد چيزي و کسي را قبول داشته باشي که معصوم مطلق بدانيش و ايمان آوري. تا فرمان بري و فرمان بري و فرمان بري و حتي اگر لازم حکومت آيد، قرباني (شهيد) شوي. اين پرسش کهنه اي است؛ چرا همواره علما پيشوايان ديني را تقديس مي کنند و درست به همان مقدس متوسل مي شوند؟ به ويژه بسيار مهم است که آن اسطوره مظلوم و ستم کشيده نيز باشد؛ تا از هر بعد حسي کمال بهره برده شود؛ غريزه کمک به مظلوم، انتقام جويي از ظالم و... و من، مبلغ که نه، نماينده ي او هستم و ولي امر، بي ترديد لازم الاطاعت هستم. و «زمين از حجت خدا خالي نخواهد ماند» چون همواره بوده اند حاکماني که دين، به قولي، اين هنوز بزرگترين نيروي بسيج توده ها را در دسترس ترين سلاح ديده اند.
در گزارش بي بي سي آمده بود که در خاور ميانه از اين فيلم بيشترين استقبال شده است و از قضا در غرب مسيحي، مثل فرانسه، کمترين! غير از اين است که هرچه مردم به آگاهي و دانش نزديک تر، از اين افسانه پردازي ها دورترند و خشونت طلبي براي آنچه سالهاي سال است نيست و يا هرگز نبوده، کمتر. صحبت از عموم است و نه استثناها.

از قالب قدرت ها به درآييم، در خانوداه که هميشه براي من همان جهان است، همو که براي مصائب مسيح و ستم هاي رقيه و طفلان مسلم مي گريد و شايد مي جنگد، چندين بار صورت فرزندش را نواخته؟

April 14, 2004 7:10 AM

 نظرها

مرسي ماه منير. اگه فيلمي مستند درست كنند به نام مصائب اوين خيلي دردناكتر خواهد بود. تازه كسي هم ديگه شك نميكنه خالي بنديه يا راسته.

امين April 21, 2004 1:34 PM

هفته پيش اين فيلم به طور گسترده در تمام دانشكده هاي دانشگاه تهران به نمايش درآمد و با استقبال عجيبي مواجه شد كه در نهايت در دو سانس مجبور به پخش آن شدند . بسيار دردناك بود. ولي گمانم حتي عنوان فيلم هم خبر از خون ميدهد و آتش. و همين خشونت رمز پيروزيش بود .
و اما كدام ملت با اسطوره زندگي نميكند؟

mahsa April 18, 2004 9:45 AM

در بسياري از اديان مظلوميت حقانيت مي آورد و هر چه اغراق در مظلوميت بيشتر حقانيت بيشتر. به همين سبب است كه روايت هاي دين از تاريخ هرگز تاريخي نيست، اسطوره اي است.
فيلم مصائب مسيح يك چيز را نشان مي دهد و آن اين كه جهان ما چقدر بر مدار همان اسطوره هاي ديني مي چرخد و چقدر ذهنيت عمومي هم چنان در بند اساطير ديني است.
به هر حال اين فيلم موفقيت خود را وامدار خشونت است نه معنويت.

Masiha April 15, 2004 1:47 PM

 نظر بدهيد:




مي خواهيد اين اطلاعات حفظ شود؟ بله

(در نوشته خود مي توانيد از تگ هاي اچ تي ام ال استفاده كنيد)