« ننه علی | صفحه اصلی | کيانوش »
August 10, 2003
نام
1
پاسخ استخاره "صدیقه" است. و پدر سخت بر فرمان قرآن پایبند. مهر مملکتی میخورد. دل اما گویی نامی دیگر در گرو دارد. هرگاه سرخوش و بر مهر است دخترک را به نرمی میخواند: "ماهمنیر بابا".
پدر از دست رفته. دیری است. صدیقه مهر پدر میجوید. "مادر"( علی حاتمی) ماهمنیری دیگر میسازد. صدیقه کودک میگردد. پدر بازگشتنی نیست. همگاه مردی متفاوت میرسد. مهری باز میجوشد. ماهمنیر بزرگ میشود. دین و آیین را نیز دگرگون میکند. خود برمیگزیند.
2
اما دیگرگونی نام چای تلخ حکایتی دیگر است. چند دوستی پیغام میگذارند که «چای تلخ» در منزلبلاگی دیگر نیز هست! حیرتم آمد که این ویژه، چگونه دو خانه را نامیده. به راستی از بود اين نام بر سر بلاگ ديگری آگاهی نداشتم. از اين پس نام میگردانم. مسیحا فالی زد:
حریف عشق تو بودم چو ماه نو بودی
کنون که ماه تمامی نظر دریغ مدار!
جهان و هر چه در او هست، سهل و مختصر است
زاهل معرفت این مختصر دریغ مدار!
چای تلخ را مینهم و «مختصر» میگویم.
August 10, 2003 2:19 PM
نظرها
ماه منير خانوم،
اولا نام مگردان که نام برگزيده تو بوده است. چه باک که ديگری هم آن را دوست داشته به اعتباری ديگر؟ دوما اگر می گردانی "مختصر" مکن! اصلا خود "ماه منير" چه اشکالی دارد؟ اگر اصراری بر تغيير نام هست. آن شعر حافظ هم پر از ماه است آخر!
مهدی August 11, 2003 7:54 PM
سبز باشی و مثل ماه نورانی...
فرین August 10, 2003 5:39 PM