« قصه ي برلن | صفحه اصلی | بازمانده‌ی روز »
July 10, 2003
سوء تفاهم
کمتر پيش مي آيد که واژه ها بتوانند به درستي و دقت، آنچه را مي خواهيم، اداکنند. کلمه تنها پل ارتباط زباني به شمار مي رود و از اين روست که سوء تفاهم، ناگزير است.
دوست بزرگوار و مهربان و معلم ام، گويا از من دلخور شده است.
عباس عزيز باور کن داستان خواني پيش شما و دوستانت براي من تجربه ي ارجمندي بود. رمان را به رفراندوم نمي گذارم. قول مي دهم. و قول مي دهم بيش از پيش بکوشم پندهايت را به کار گيرم. تنها قصد من از نوشتن «زيبا» بر صفحه ي «چاي تلخ» سنجش بيشتر نظرها درباره ي سبک مشق هايم بود. گفتم که بايد از توهم درمي آمدم. از ده نکته اي که دوستان وبلاگي برايم نوشته اند، استفاده خواهم کرد براي کل کتاب؛ اگر روزي شود.
به علاوه، من واقعا براي کم طاقتي خود در اصل روشي تنبيهي يافتم تا به قول شما کمي پوست کلفت تر شوم. خواستم نقدهاي احتمالي را از پيش رفع کنم.
احترام و قدرداني مرا بپذير
July 10, 2003 3:45 PM
نظرها
زنده باشي
ya dost July 17, 2003 12:16 AM
ماه منير عزيز سلام
لطفا ً اگر با آقای معروفی تماس داريد ايشان را به نوشتن روی اينترنت تشويق کنيد.ميدانم که مشغله فراوان دارند اما حيف است که فقط جمع محدودی با ايشان در تماس باشند بجای آن حرکتی که در گردون بود.من بارها اينترنت را برای يافتن حتی خبری از ايشان جستجو کرده ام که کمتر چيزی يافته ام.حسين درخشان سعی کرده رضا براهنی را قانع کند شما هم بکوشيد ايشان را قانع کنيد.اين انفصال بمدد اينترنت برداشتنی است.اگر با اجازه ايشان آدرس ايميلی داشته باشم از ايشان من هم از هر کوششی دريغ نخواهم کرد.موفق باشيد.
مازيار July 13, 2003 1:19 PM
ماه منیر عزیز! وبلاگ ات بسیار زیباست. ورودات را به این عرصه تبریک می گویم.امیدوارم روزی کنار تو و مهدی البته چای ای شیرین بنوشم!
مصطفا July 12, 2003 9:35 PM
احسنت! تاييد می شود ( ذوقی دارد اين رفيق ما ها! بخصوص در شاعری! )
مهدی غير خلجی July 11, 2003 1:48 AM
خدايتان يک عدد کامپيوتر خوب و يک اتصال اينترنت با سرعتی هوشربا در منزل عنايت کناد تا ما را از گهرپراکنی‌های داستانی و دوستانیِ مکرر و پيوسته محروم نفرماييد! علتِ اين فشرده و کوتاه نوشتن را می‌دانم ولی:
يا مکن با فيلبانان مشورت
يا بنا کن خانه‌ای فيل توش برت!
سرگردانِ غبارهای ملکوت July 11, 2003 12:02 AM