« گنجی در زندان | صفحه اصلی | هفدهم ژوئیه »

July 13, 2005

ای کاش بيش از اين می‌توانستم

                 

July 13, 2005 11:58 PM

 نظرها

حقانيت عصر جديد نه از كاركردهاي خرد،بلكه ازضرورت خردورزي استنناج مي شود.
هانس بلومنبرگ

meysam October 8, 2005 10:36 AM

ميتوانيد ولي نميكنيد اگر از روز اولي كه اين فراخوان را به صداي آمريكا فرستادم براي مردم پخش شده بود اكنون همه مردم ايران به آن پيوسته بودند و گنجي آزاد شده بود اما شما نميخواهيد اينطوري شود تا وقتيكه خودتان ذينفع نباشيد نميخواهيد كار درستي انجام دهيد كافيست در مورد كارائي اين فراخوان از مردم سؤال كنيد تا به اهميت آن پي ببريد لطفا سانسور نكنيد.

متن فراخوان در اينجا دوباره قيد ميشود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

امروز جان گنجي در دست مردم ايران است.

تمام كساني كه خواستار حذف اصل ولايت فقيه هستند و تمام كساني كه به راه گنجي اعتقاد دارند نبايد در مقابل جانفشاني گنجي سكوت كنند اگر تا ديروز با استفاده از فشارهاي بين المللي سعي در آزادي گنجي كرده ايم امروز وظيفه داريم از داخل و با همبستگي مردمي براي حذف ولايت فقيه و آزادي گنجي و گنجيها وارد صحنه شويم تجسم كنيد اگر ايران هر روز سر ساعت 10 شب به مدت فقط 5 دقيقه خاموش باشد آيا نميتواند نشانه عدم بيعت با ولي فقيه باشد. وظيفه تك تك كساني است كه اين متن را ميخوانند تا در اين فراخوان شركت كنند آن را به اطلاع تمام مردم ايران برسانند و بر مرگ گنجي سكوت نكنند خاموش شدن چراغهاي حتي فقط تهران ميتواند ولايت فقيه را از صحنه خارج كند ميتواند گنجي را نجات دهد ميتواند ايران را نجات دهد

اگر ما امروز سكوت كنيم سرنوشت سريال گنجي ادامه خواهد داشت. امروز روز علني كردن مخالفت با ولايت فقيه است. فردا خيلي دير است. اگر شما باور داريد كه اين خاموشي ميتواند كارساز باشد در جهت نشر اين فراخوان همكاري كنيد

خاموشي فرياد مردم براي آزادي

امين امانتدار August 7, 2005 7:53 AM

سلام خانم رحيمي من از شما تشكر ميكنم بابت همدرديت با مردمت در داخل ايران اميدوارم شما هم در خدمت به مردم خوبت ايرانيان و وطنت ايران پيروز باشيد.

ahmadpour July 21, 2005 9:54 AM

تقدیم به تکاتک زندانیان در بند،که به خاطر اندیشهُ شان،به خاطر مطلوب کردن این زندگی که بی پایداری نگهبانانش خدشه دار می گردد.


این کیانند کین جسورانه و بی باک،
میسازند قفسها و زندانها،
بر انامها و افکارها،
شرمشان باد،
هیچ کم ندارند اماّ از آن گلدان ساز ماهر،
که خواهان پرواز کبوترهاست،
چه زیبا میدهد نقش بر پیکر گلدانش،این هنرمند،
هیچ میداند چه میکند با گل،
این عاشقِ رهائی در بندان؟
یا نمی داند،و میسازد باز،
او چنین زیبا چوبهُ دار،
و میسازد ،
پَرپَرش با آب.
امید که هرچه بیشتر انسان به آدمییت خویش آگاهی یابد.
آقای معرفی از شما سپاسگزارم که در این یکی دو روزه که از طرف من مرتباً برای شما زحمت آفریدم و شما به این صبوری به مهماننوازی یاریم کردید ،برای من راه دیگری نیست و این میهمان نوازی شما و تعداد بیشماری از وبلاگ نویسان جامعهُ ایران که با همین متانت و بزرگواری به مانند شما را در حق من سپاسگذار به انجام رساندند و مرا نمک گیر کردند،من دستان مهربان تمامیتان را از دور می فشارم،امید که آقای گنجی هرچه زودتر به سامان برسد.من از شما آقای معروفی به خاطر زحمات بیدریغتان برای آشنا سازی انسان به خصائل زیبای آدمی به سهم خود قدر دانی میکنم.
سرافراز و بر قرار باشید.
سعید از برلین.

سعید July 18, 2005 9:53 AM

من با تو می گویم ای خرد،
من معتقدم که در جوامعی از قبیل جامعه ایران تا هنگامیکه حرکات، تفکرات و گفتار هر چند هم مترقی، در حالت تاخت تک نفره در بیابان خالی از دوستیها و پر از داستانهای یکنفر می آید است،درها به تمامی به همان پاشنه باز و بسته خواهند گشت که میگشتند و میگردند.
من با سرافراضی به تمامی جهانیان اعلام میدارم من برای زنده ماندن آقای گنجی،این مجاهدگر اکبرمان تلاش خواهم کرد.
من بر عقیده ام:از آنجائیکه تمامی گفتارشان بگوش مخاطبانش رسیده و این خود همان پیروزیست،
از آنجائیکه اکثر نظرات آقای گنجی در بند را افراد بسیار دیگری نیز در این جامعه دارا میباشند،
نخواهیم که یکی از نخبگان این طریقت را به این نحو از دست بدهیم،
بیائید از آقای گنجی بخواهیم، به عنوان دوست، هم مسلک، انسان برای خاطر عشق،زندگی،
ما را از این دایره سرگردانی: برای عزیزی گرییدن که دیگر بین ما نیست، رها سازند و به ما بیاموزند دوباره،زندگی را من نگهبانم.
شاید کاریست که هم فکران و آزدیخواهان از آقای گنجی برای گفتن اینکه ما زنده بودنت برایمان مهمتر است،زندگی برایمان محترم است،کاری خالی از خرد ونوع دوستی نباشد.
در زمانه ای که چنین سریع به پیش میتازد،باید تازها را مزه کرد.
از آقای گنجی بخواهیم برای آموزش نسل جوانمان برای دادخواهی به ابزارهای همگون امروزی نیازمندند و نه کشتن خویش، و این شروع و به پایان رساندنش باید بر دوش آقای گنجی قرار بگیرد،این پهلوان وطن برادر ماست.دوستت میداریم،و برایتان سرافرازی و عمر دراز پر بار داریم.

سعید July 17, 2005 6:43 PM

من آزادیم،من فخر جهان،
زندگی نامندم،
یار گرامی،گنجی مهربان،
روزهُ سیاسیت قبول باشد.
کردار نیک،گفتار نیک و پندار نیک،امیدوارم در ایاّم روزه همرهت بوده باشند،که جز این پس روزه چرا؟
اگر مخالف حکم اعدام در جوامع باشیم،
زنده ماندن را شرح میدهد و من گمان نکنم که تو در جامعه ای خواهان وجود چنین قانونی باشی.
اگر مخالف با بستن مواد انفجاری به خود و کشتن دیگران با خود هستیم برای ارج به مقام زندگیست.
من به نوبه خود از دلایل اعتصابتان تا لحظه ای که از طرف شما به زندگی لطمه نخورد پشتیبانی کرده و حال که صدای عدالتخواهیتان به گوشهایی که میباید رسیده است از شما به نام ارج گذاری به زندگی خواهشمندم به روزه خویش پایان داده و ما را در شادی پر شکوه نصیب بردنتان از حق شریک نمائید.
برادر کوچکتان.


سعید از برلین

سعید July 17, 2005 1:24 AM

و اين است چهره مردي كه از حق آزادي خود نمي گذرد ... سكوت سرشار از ناگفته هاست ...

ali kheradpir July 15, 2005 9:17 PM

اين مسيح ماست بر فراز صليبش.

م. رهبري July 15, 2005 6:41 PM

 نظر بدهيد:




مي خواهيد اين اطلاعات حفظ شود؟ بله

(در نوشته خود مي توانيد از تگ هاي اچ تي ام ال استفاده كنيد)