« پنجم آذر | صفحه اصلی | نياز فوري به يک وبلاگ نويس ممنوع الخروج شده! »
January 22, 2005
مداخلهی مسيحا در امور داخلی مختصر
ماهمنير ماههاست که نمینويسد. من هم نه طاقتِ سکوتِ خودم را دارم و نه تاب خاموشی او را. نمینويسد؛ نه اين که حرفی برای نوشتن ندارد، که بيشتر از سر تنبلی است يا بهتر بگويم سخت گرفتنِ کارِ نوشتن. من دوست دارم با کلمهها مهربان باشد و مادرانه در دست بگيردشان و در کام قلم سرازير کند. نوشتن، گونهای خنديدن به روی کلمات است، با همه معناهايی که خنديدن دارد؛ بیسببی، سبکبالی، جديتگريزی، آسودگی، مهرورزی و سرانجام ژرفا؛ که در خنده، آزادی و حقيقتی هست که در هيچ رفتار و حالتی نيست.
ماهمنير خوب فکر میکند. در خواندن و ديدن، بصير و نقاد است. همين ماه پيش بود که چند فيلمِ خوب ديديم يکی فيلم اسراييلیِ درخشانِ «گنجِ من» (Mon t trésor ) و ديگری فيلم ايرانی «تابو» و همين چند روز پيش «اسکندر». پس از نمايش، ذهن ماهمنير میجوشيد و تأويلهايش را از فيلم با دقت بيان میکرد. همان وقت گفتمش که بنويس. که ننوشت.
حالا که راهی سفری چند ماهه هستم و او از زحمتِ من به دور، اميدوارم به رحمتِ نوشتن رو کند؛ دستکم برای من که میخوانمش.
مسيحای مسافر
January 22, 2005 8:20 AM
نظرها
هی داد. ماه منیر جان چقدر ساده ای، مثل خودم. آآآآآآآه. نذار بره تنهایی . گولش بزن يجوري . مثلا بگو جون الكس نرو
امین February 14, 2005 3:32 AM
مسيحا !
سفرت به خير اما ...
عالم بي عمل خودت هم كه نمي نويسي !
... برسان سلام ما را!
همسايه
همسايه January 22, 2005 9:43 AM