« تاجالسلطنه | صفحه اصلی | جواد يساري در «اسلام شهر» »
January 13, 2004
ما کجا و...
در استوديو بودم. گوشي روي گوشم نمي گذاشت صدا را بشنوم. تلوزيون تصاويري از فستيوال بوسه را نشان مي داد. جوانان و کودکان و پدران و مادران يکديگر را در آغوش گرفته بودند و مهر، شهر را آکنده بود. نمي دانم کجا بود. مهم اين است که روي اين کره چنين جايي نيز هست . حال آنکه من داشتم از ردصلاحيت داوطلبان نمايندگي در مجلس هفتم شوراي اسلامي و وضعيت يک زنداني سياسي و بدبختي هاي زلزله زده هاي منطقه ي جنوب ايران و ... گزارش مي دادم
ما کجا و ما کجا
خسته ام. خسته تر از آنکه بگريم.
January 13, 2004 4:56 PM
نظرها
سلام خاله گلم يه شونه لازمه تا وقت دلتنگي ها سرت رو بذاري روشو سير گريه كني.
mahsa February 16, 2004 9:38 AM
خانم خانما! دلمون برای نوشتههات تنگ شده!
مسيحا January 22, 2004 12:24 AM
سلام!
حكايت فرق ماه گردون است با ماهِ ...
شين January 21, 2004 1:21 PM
چقدر تاثير پذيريم! كجا و كجا!
Toranj January 17, 2004 1:23 PM
خوش به حالت كه دلت تنك نيست
saba January 15, 2004 11:14 AM
ماه منير جان من هم توي استوديو اين تصاوير را ديدم. اما آنقدر در خبرهاي دعواهاي سياسي بيهوده غرق بودم كه وقتي از استوديو بيرون آمدم ، تصاوير را فراموش كردم.زيبا نوشته اي.
فرين January 15, 2004 11:14 AM
خسته ايم. خسته تر از آنکه بگوييم
نکته January 14, 2004 3:48 PM
دلاور من
سلام
Ghazal January 14, 2004 12:12 PM